دانلود تحقیق با موضوع كاربرد نظريه های انگيزشي در سازمان،
در قالب word و در 12 صفحه، قابل ویرایش.
بخشی از متن تحقیق:
انگيزش Motivation :
خيليوقتها با افرادي برخورد ميكنيم كه ميگويند، انگيزهاش نيست !، انگيزة اين كار را ندارم و … .
تعريف انگيزه و انگيزش : Motive «انگيزه» اصطلاحاً به نيرويي اطلاق ميشود كه از درون يك فرد را بهسمت يك هدف سوق ميدهد.
“Motivation” « انگيزش» به فرآيند يا جرياني اطلاق ميشود كه از طريق آن ما قادر به ايجاد انگيزه در ديگران ميشويم. پس انگيزه بهصورت بالقوه در وجود آدمها هست و ديگران آن را برانگيخته ميكنند.
مفهوم انگيزش :
افراد براي بروز روش و رفتاري مشخص بايستي برانگيخته شوند. برانگيختن اگر جنبة فردي داشتهباشد، ميبايست كلية انگيزههايي كه در نهاد و ذات او بهوجود ميآيند، جنبة مشخصي داشتهباشد و اگر حالت گروهي و سازماني به خود بگيرد، بايستي انگيزهها بهطور گروهي و سازماني حالت سازگاري و همسازي را به خود بگيرند.
حالت افراد آدمي چه بهصورت فردي باشد و چه بهصورت گروهي، معلول علتها و دلايلي است كه آنها انگيزههاي وجود انساني هستند.
اينگونه ريشههاي محركي كه فرد يا افراد را وادار به بروز نوعي عمل و يا رفتار ميكند تا نيازها و خواستههاي او را برطرف سازد، همان انگيزش است.
تفاوت «هدف» و « انگيزش» :
برخي هدفها را با انگيزهها يكي ميدانند. درحاليكه هدفها جنبة خارجي داشته و انگيزهها جنبة دروني دارند.
هدفها از اين جهت مورد توجه هستند كه وضعي را بهوجود ميآورند تا انگيزههاي فرد را ارضا نمايند. مثلاً دانشجويي كه هدفش اخذ مدرك بالاتر است، اين هدف را دنبال ميكند، زيرا با اخذ مدرك تحصيلي بالاتر، موقعيت شغلي و كاري و نيز درآمد وي بيشتر خواهدرشد. اين موقعيت شغلي و درآمد بيشتر، انگيزهاي است كه در درون فرد وجود دارد و موجب ميشود كه او بهدنبال هدفش كه عاملي بيروني است، برود.